سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه یکی از شما برادرش را در راه خدا دوست داشت، او را [از این دوستی [باخبر کند، که این کار، الفت راپایدارتر می سازد و دوستی را استوارتر می کند . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
به نام خدا

ورزشکاران شهرستان میانه

کاظم رجبی+شهرستان میانهبا همه فرق میکنه اگه فقط ده دقیقه کنارش بشینی اینو میفهمی لحن صحبتش فرق میکنه یه طوریه،
میخواهی به طور رسمی باهاش گفتگو کنی ولی حتی اگر برای اولین بار هم که باهاش روبرو بشی سین سلام رو نگفته از طرز نگاهش از شیوه ی خنده اش با خودت اون تصوری رو که میکنی از بین میره،
نمیدونم،آدم رو یه طوری مجذوب خودش میکنه که انگار تنها دوست صمیمی اون هستی، تو اولین برخورد یه جورایی به دلت میشینه حتی برای من که اصلا نمیدونستم قهرمان جهانه و یا ورزشکاره ، یه حسی داشت که منو به طرفش کشوند ، از دور و بری هاش پرسیدم گفتند اونونمیشناسی؟ بابا اونو تمام مردم دنیا میشناسند ....البته شاید تقصیری هم ندارم چون نه ورزشکارم و نه دنبال مسایل ورزشی هستم ولی دل صمیمی اون منو مجذوبش کرد.
چون که زبان باران زبان دل است هالا....... خیلی ادبیش کردم آره دل صافی داشت ولی پر از درد من نمیدونستم ولی وقتی که گفت پاشیم بریم وقتی یاعلی گفت و با تکیه به دیوار بلند شد و روی پاهای نیمه جون ایستاد فهمیدم که اون چیداره و من ندارم فهمیدم چی گفت و چی شنیده بودم فهمیدم فهمیدم پدر و مادر پیری داره تو خونه که خیلی هم زحمت کش هستند چشم امید اونهاست ، به علت برخی از مسایل که بزرگترین اونها معلولیت اون بود و خانواده مخالفت میکرد از اومدن اون به باشگاه و این که بلاخره رضایت اونها رو به دست آورده که اون بیاد تو باشگاه کوچیک حجاب تو شهرک ولیعصر(عج) کار کنه و خیلی دردهای دیگر که نه اون میخواهد دوباره یادش بیاد نه میخواهد دیگران بدونند خلاصه بگم که شرایط ویژه ی جسمانی کجا و قهرمان دنیا بودن کجا به این سادگی ها نمیشه به اونجا ها رسید خودش میگه من اومدم اینجا(باشگاه حجاب) بعضا میخواستم ترک کنم کارم رو چون ساده ترین مسعله اومدن از خونه به اینجا برام خودش یک داستانی داره ولی عشق بوده منو میاورد و میبرد، از اون روز به بعد تمامی بچه های کوچه رو با اون پهلوان آشنا کردم من که هر روز منتظر میموندم از باشگاه بیاد بیرون در جای همیشگی با دوستهایش بشینه هرچند خجالت میکشیدم ولی بیشتر وقتها میرفتم سلام میدادم و میآمدم و بعضا هم از جلوی در خونه اونو میدیدم چون خونه ی ما روبروی باشگاه حجاب هست
می رفت قهرمان جهان میشد ولی........


بپرسین از جوونها از اکثر مردم به خصوص میانه ای ها همشهری هایش که قهرمان چندین دوره ی دنیا رکورد شکن چندین بار تودنیا تورشته ی وزنه برداری یا با نام که آقا خانم اونو میشناسین؟ آیا شما کاظم رجبی رو میشناسین متاسفانه میگن نه شهر ما پر از باشگاههایی هست که با نام پهلوانانش زیبا شده ولی نام یک پهلوان اون هم یه پهلوانی که دلش هم پهلوانیه دور مانده ؟
حالا رفته مسابقات پاراولمپیک پکن میدونم که حتما با مدال طلا بر میگرده چون لیاقتش رو داره
اولین بار که دیدمش عصا هاشو گذاشته بود کنارش جلوی درب باشگاه حجاب با نگهبان باشگاه و یه نفر دیگه داشتند پفک و چیپس میخوردند ، فکرهای دیگه نکنین ها مثلا مگه قهرمان دنیا چیپس میخوره آره اون روزها چیپس تازه به بازار اومده بود و من تا اون روز چیپس نخورده بودم یعنی نمی خواستم هم بخورم چون فکر میکردم یه جورایی گرون بود و این که چون تازه به بازار اومده بود کسی یا جایی نگفته بود که چیپس سرطان زا هست و اشکالات دیگه ای هم داره، میگفت نمیدونم چرا این چیپس رو من اینقدر دوست دارم من هم با خودم گفتم بله دیگه برای آدمهای پولدار اصلا مسعله ای نیست که اینقدر چیپس بخورند با خودم نیشخندی زدم و رفتم جلو سلام کردم نشستم ، نمیدونستم معلوله عصا هاشو میدیدم فکر میکردم مال یکی دیگه هست، نگو وقتی من رفتم پیشش نشستم اون یکی رو میفرسته برای من هم چیپس بخره چون اونها خورده بودند و چیزی برای تعارف نداشتند برای من، یک دفعه دیدم یکی دستش رو دراز کرد به طرفم گفت دوستم بفرما اونوقتها من دوم راهنمایی بودم واز اونجایی که خیلی خجالتی هستم و بودم و چون یک مرد غریبه برای من چیزی رو تعارف کرد که هم برای من تازه بود وهم گران و هم پرازمهربانی و سوالهای فراوان با تعارف های بسیار که کردم گرفتم خوردم ولی اون از هرصورتی که نگاه کنیدبرای من شیرین بود و پر از خاطره ، چون دیدم مردیه مهربان و خودمونی و این که بعد ها فهمیدم این ویژگی تعامل جز از طرف پهلوانان هست و نمیتونه از جای دیگه ای باشه ...خلاصه نشستم کنارش ولی اینبار خودم رو کشیدم نزدیکش ،داشت از خودش از خانواده اش و از بعضی ناراحتی های شخصی که هم از خودش و هم از مسعولین داشت میگفت ، از مدالهایش گفت از جایزه هایش ،اینجابود که فهمیدم مردیه اهل بارون وقتی بارون میباره هرچند که ناراحت هم میشد ولی بارونی بود دل بارونی داشت و هر گاه باران ببارد،خواه ناخواه صدایش را میشنود و بویش را استشمام میکند،بویی که شبیه هیچ بوی دیگر نیست
آره لیاقتش رو داره...
هرچند که بازوانش وزنه رو میبره بالا ولی میدونم که اخلاق و منش و لیاقت پهلوانی هست که داره و اینها باعث میشه خیلی راحت به مدال که حقش هست برسه به مدال برتر



نظرات دیگران: نظر محمود عراقی ::: شنبه 87/6/23::: ساعت 3:35 صبح

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 100
بازدید دیروز: 75
کل بازدید :1280514

>>امکانات این وبلاگ<<

وب خوان این وبلاگ

پروفایل این وبلاگ

عناوین مطالب بایگانی نشده

لینکستان این وبلاگ

خانه

راهنمای استفاده از این وبلاگ

دانلود برنامه های رادیو جوان

عناوین مطالب بایگانی شده

قوانین این وبلاگ

بخش متخلفین


>>نظر سنجی<<

پخش اینترنتی  زنده رادیو

پخش زنده ی رادیو جوان ورود به سایت رادیو جوان

پخش زنده ی رادیو قرآن ورود به سایت رادیو قرآن

پخش زنده ی رادیو معارف ورود به سایت رادیو معارف

پخش زنده ی رادیو ایران ورود به سایت رادیو ایران

پخش زنده ی رادیو صدای آشنا کانال اروپا ورود به سایت رادیو صدای آشنا

پخش زنده ی رادیو صدای آشنا کانال آمریکا ورود به سایت رادیو صدای آشنا

پخش زنده ی رادیو صدای آشنا کانال آسیا ورود به سایت رادیو صدای آشنا

پخش زنده ی رادیو پیام ورود به سایت رادیو پیام

پخش زنده ی رادیو گفتگو ورود به سایت رادیو گفتگو

پخش زنده ی رادیو فرهنگ ورود به سایت رادیو فرهنگ

پخش زنده ی رادیو تجارت ورود به سایت رادیو تجارت

پخش زنده ی رادیو ندای اسلام ورود به سایت رادیو ندای اسلام

پخش زنده ی رادیو ورزش ورود به سایت رادیو ورزش

پخش زنده ی رادیو سلامت ورود به سایت رادیو سلامت


>پخش زنده رادیو استانی<

پخش زنده ی رادیو اصفهانپخش زنده ی رادیو اردبیلپخش زنده ی رادیو اراکپخش زنده ی رادیو ارومیهپخش زنده ی رادیو ایلامپخش زنده ی رادیو اهوازپخش زنده ی رادیو تهرانپخش زنده ی رادیو بوشهرپخش زنده ی رادیو بجنوردپخش زنده ی رادیو زاهدانپخش زنده ی رادیو رشتپخش زنده ی رادیو خرم ابادپخش زنده ی رادیو سنندجپخش زنده ی رادیو ساریپخش زنده ی رادیو زنجانپخش زنده ی رادیو قزوینپخش زنده ی رادیو شیرازپخش زنده ی رادیو شهرکردپخش زنده ی رادیو مشهدپخش زنده ی رادیو کرمانشاهپخش زنده ی رادیو قمپخش زنده ی رادیو یاسوجپخش زنده ی رادیو همدانپخش زنده ی رادیو مهابادپخش زنده ی رادیو یزدپخش زنده ی رادیو سمنانپخش زنده ی رادیو خراسان جنوبیپخش زنده ی رادیو کرمانپخش زنده ی رادیو گلستانپخش زنده ی رادیو بوشهرپخش زنده ی رادیو البرز


>> درباره خودم <<
محمود عراقی
اینجا محمودعراقی مینویسد و نقد میکند وگاهی نقل میکند وبه قول یک گوینده خوب گاهی غر هم میزند،میگویداگر این فعالیت در راستای ترویج فرهنگ عاشورا و انتظارفرج و مقابله با جنگ نرم دشمنان اسلام و نظام و به عنوان سرباز سایبری آقا باشد همه اش عبادت است ،عاشق رادیو است،میگوید از دوران کودکی رادیو گوش میداد و کودکی اش روی موج AM گذشت و نمیدانست موج FM هم وجود دارد چون رادیو جیبی اش فقط موج AM را داشت. از سال 84 به صورت اتفاقی موج FM را پیدا کرد و بر اساس کیفیت خوب صدا و کیفیت خوب برنامه ها کلی شگفت زده شد و رادیو جوان را پیدا کرد.از آن زمان به بعد تمام وقت شنونده شبکه رادیویی جوان شد و در یکم اسفندماه سال 1390 به عنوان شنونده منتخب رادیو جوان معرفی شد و در 28 خردادسال 1391 افتخار داشت سایت رادیو جوان را افتتاح کند، میگوید رادیو تنها رسانه ای است که به مخاطب احترام میگذارد ،گاهی وقت ها به آینده ی رادیو خوش بین نمی شود و میگوید ممکن است رادیو در دنیای دیجیتال آینده گم شود، علیرغم تصور خیلی ها اصلا علاقه ای به کار در رادیو ندارد چون معتقد است شنونده حرفه ای رادیو بودن و کارمندرادیو جدا از یکدیگر هستند،اما اگر روزی چرخه روزگار چرخید و افتاد وسط رادیو دوست دارد سردبیر باشدمیگوید هدف(به کسر ف) رادیو قرآن و معارف است ، معتقد است رادیو جوان هر روز در حال شکوفایی و پیشرفت است، از رادیو جوان فعلا برنامه های چهل تیکه/با من حرف بزن/دوشنبه ها با شما/فکری از جنس بلور/ پلاسما / کافه رادیو/ واژه ها / آهای دلای با وضو/ بعضی از اینجا شب نیست ها / صدای شکفتن / صبح دانش / کسی صدام میزنه / معمولی نیست / من و جوان / یک سبد ترانه / سبقت آزاد / شنیده میشوید / پاتوق شبانه / بند کفشتو محکم کن/ الفبای جوانی/ آتش پنهان / در کوچه آفتاب / آبی تر ازسپید را دوست دارد و از میان گویندگان آقا، طوفان مهردادیان و از خانمها مریم واعظ پور/ مهرگان سوادکوهی / زهره هاشمی / لاله اکبری / خانم جعفرپور و خانم توکل را اختصاصا دوست دارد و از سردبیرها حامد مرادیان و شهاب نادری و مجتبی امیری و نرگس فتحی و وحید یامین پور را دوست دارد

>> پیوندهای روزانه <<

>>لوگوی وبلاگ من<<
به نام خدا

>>لینک دوستان<<

>>لوگوی دوستان<<

>>هدیه وبلاگ<<

>>آرشیو شده ها<<

>>اشتراک در خبرنامه<<
 

>>آمار وبلاگ<<

>>رتبه ی وبلاگ<<

>>طراح قالب<<
تحلیل آمار سایت و وبلاگ